سارا شهرام

دانشجو هستم و به شدت احساس تنهایی میکنم.قبلا خیلی درسخون بودم اما الان انگیزه ام کم شده برای درس خوندن،مشکل خواب دارم و به خاطر این مسئله و نگرانی های شخصیم رفتم روانپزشک دو ماه قرص خوردم اما جواب نداد،خیلی فکر میکنم و ذهنم خیلی درگیره و واقعا هم خسته شدم،نمیدونم دارودرمانی رو ادامه بدم یا نه یا اینکه درمان جدید امتحان کنم یا نه؟

سلام و نباشید. دختر 6 ساله من اوتیسم خفیف داره دکتر براش دارو تجویز کرده و از جمله ریتالین‌ از اونجا که مشکلات دخترم خیلی کمه و فقط استرس و خجالتی بودن و گاهی گریه های شدید داره آیا با تب سنتی قابل درمان هست؟ ما از عوارض داروهای شیمیایی نگرانی و دوست نداریم مصرف کنه اما دکترش گفتن که باید دارو مصرف کنه. ممنون و سپاسگزارم

با سلام همسرم موقع زایمان پسرم فوت شدن ، بعد دو سال و نیم ازدواج کردم تو این مدت پسرم بطور مشترک در خانواده ما و همسر قبلیم بودن الان میخواستم ببینم تعداد دفعات و کیفیت ملاقات با خانواده همسر سابقم چطور باشه که به مشکل برنخوریم از لحاظ تربیت فرزندم .

درکودکی توسطچندفرد مورددست درازی قرارگرفتم.زندگی مشترک ناآرام درسن 14سالگی ونیاز ب تامین احساس عاطفی ازسوی همسر ک تامین نمیشد.بیماری روماتیسم . خیانت جهت تامین نیازعاطفی .افکارمنفی ،سعی برخودکشی،چندمرحله .ازبین رفتن حس جنسی، بیزاری از جنس مخالف .دوری کردن ازهمسر.دوری از جمع وصحبت کردن .تنفراز یکجاماندن حتی منزل .فکرطلاق زودرنجی تنفراز جنس خودم بدلیل رفتاری ک درکودکی ازخانواده میدیدم سلام ایاباهیپنوتیزم میشه بخش منفی مغزرو پاک کرد

سلام خانم 38ساله هستم جدیدن خیلی کم حوصله وعصبی شدم که بچهام روبی رحمانه کتک میزنم میشه تلفنی زنگ بزنم وکمکم کنیدممنون میشم

سلام ووقتتون بخیر خانم دکتر میبخشین درموردپسرم ازتون سوال داشتم ممنون میشم راهنماییم کنین پسرم 14یالش هست تقریبا نزدیک به 6ماه میشه که زیادتوخونه نمیمونه همش میره بیرون پیش دوستاش وقتی بهش میگم نرو بیرون میشینه گریه میکنه که من نمیتونم توخونه بمونم وحالم گرفته میشه و.... وموقع هایی هم که توخونه است همش سرش توگوشی یا به تلوزیون نگاه میکنه یه دختر 8 ساله هم دارم که همش بهانه درمیاره یااونوبزنه ویاسرش دادبزنه اظطراب واسترسش همبیش ازاندازه است

من ی دختر 20 ساله هستم.بشدت حالی روحی ضعیفی دارم.علاوه بر افسردگی اضطراب هم دارم.احساس میکنم پیر شدم.هیچ انگیزه ای،هیچ امیدی،هیچ انرژیی برای زندگی ندارم

تیک چشمها،دندون قروچه،تپش قلب،اضطراب و دلشوره این حالات رو دارم.الان 45 ساله هستم ولی از کودکی همراهم هست ،بعضی میگویند بیش فعالی درمان نشده دارم.تا حالا پزشک مراجعه نکردم ولی خودم برای رفع تپش قلب از پرانول 10 میلی استفاده میکنم. ولی برای تیک چشمها م نتونستم کاری کنم.طوری هست که با کم بودن اضطراب هم تیک چشمی دارم.چگونه از تیک چشمهام و انقباض عضلانی فک و گاهی زبان رها بشم؟

سلام.سال 95بودبعدازبدنیااومدن فرزندم دچارحال بدی شدم حالاتی شدیداااااابددددددکه فکرش هم منوآزارمیده،وبعددکتربمن گفت حمله پانیک بوده البته قبلش هم خیلی بدبودم همش حالم بدبودسرگیجه عدم تغذیه کاهش وزن ،تنگ نفس شدیدفشارب7 پشت سرو کل سرم،تپش قلب شدیدوخیلی علائم دیگرکه هردکتری هم.میفرفتم بهترنمیشدم بعدرفتم.متخصص اعصاب وروان نمیتوانستم.جایی بندبشم.حتی،،بعدشم اون حمله بمن دست دادکه دیگه بعداون بود به دکرتاعصاب مراجعه کردم نوارمغزگرفتندوتشخیص بر استرس ث اضطراب گذاشته شدو...الآن6سال ازاون روزهامیگذره ویکسال هست من قرص هامو گذاشتم کنارتوی مدتیکه دارومصرف میکردم تقریبابهترشدم اما به مرورباز حالاتی شبیه قبل داشتم درحین مصرف داروها منظورمه،،و حتی مشکلات دیگه و دردای دیگم حس میکردم،تا5سال داروهارومصرف کردم مرتب نوازمغزوعوض کردن داروها(پرفنازین،لوبل250،فلوکسامین،لایریور75،پرگابالین75،لوکستا20،دلوکسی کپ20،)همه ی این دارودرطی زمان تعویض میشدن که کل داروهای من+پروپرانوول بودند،حس خفگی شدیدددددددکه خودموبه تخت میزدم وحال غیرقابل توصیف،،واینم بگم چکاب کامل انجام میدادم مشکلی نبود،.تابعداز5سال خودم قطع کردم داروهامووالآن یکساله وخورده ای هست نمیخورم وحالم بازم خوب نیست همون تپش قلب تنگ نفس،سنگین شدن وعدم تعادل بدن موقع سرپاوایسادن،درددرساق وکمروکوفتگی بدن خصوصاصبحاکاهش شدیدوزن،خلط پشت حلق وگرفتگی صدا،جمع شدن اب وکف دردهان،فشاربه بینی،حس گرفتگی گوشها،خمیازه زیاد،بی حوصلگی،زودعصبانی شدن،تندخو،تهوع و...(اینها علائم حال بنده)

10سال پیش بدنم شروع به سوزن سوزن شدن وسوزش وجوش زدن کرد نفخ شکم هم پیدا کردم باعث بی‌قراری وسوزش درناک میشد وقتی یک سری غذاها را مثل سرخ کردنی و غذاهای با طبیعت گرم مصرف میکردم بدنم شروع به سوزش وجوش زدن میکرد سوزش آن شدید بود به دکتر زیاد رفتم انواع تخصص ها انواع آزمایشات همه جواب آزمایشات خوب بودن بناچار از خوردن غذاها ومیوها تا الان محروم هستم وفقط برنج‌ومرغ آب پز میتونم مصرف کنم در ضمن عضلاتم درناک شدن وضعف عضلات دارم کاهش وزن پیداکردن وبمحض غذا خوردن نفخ شکم پیدا میکنم واذیت میشم با فعالیت بدنی تعرق شدید دارم حمام برم بعدش سوزش بدن دارم بادکولر وسرما رانیتونم تحمل کنم زود انزالی وعدم نعوذ پیدا کردم با هوای سرد سریع از سینوزیت اذیت میشم چند وقته که هوا سرد شده فشار خونم یکم بالا رفته 12روی9استرس واضطراب زیاد دارم وسواس زیاد دارم خصوصا در مصرف دارو یعنی اصلا دارو نمیخورم بسیار ترسو شدم قبلاً با120تا رانندگی میکردم الان با 40تا بیشتر میترسم رانندگی کنم