چگونه بیمار اسکیزوفرنی (Schizophrenia) را به درمان راضی کنیم؟
برادرمن تقریبا3سالی میشه که تمام علائم هایی که اسگیزوفرنی هادارندازتوهم شنیداری و شکلک بودن که تحت کنترل افرادیاموجودات هست ازموقعی که مریضیش مشخص شدخدامیدونه چقدرعذاب کشیده بدبختی خصوصیات رفتاری هم جوریه که هرکاری کردیم نتونستیم کاری براش بکنیم چون این 3سال باهزارمصیبت دوبارراضیش کردیم که ببریم دکتر.که اونم قرص هاشون ونصف ونیمه میخورد.ازلحاظ مالی از زندگی خودم زدم نزاشتم اذیت بشه ولی بعدافهمیدم که فایده نداره میلیاردهاهم بدی یجوری به بادمیده وخیالش هم نیست.چندین بازشده یه هفته در قفل کرده بدون اینگه چیزی بخوره جای سالم بدنش نمونده باسیگارسوزونده.شب وروزامون فقط باکریه سپری میشه جلوچشمامون ذره ذره ازبین میره کاری نمیتونیم بکنیم. ازهیچ بنی بشری حرف شنوی نداره اولاخانوادم اکثرا باورنداشتن مریضه فکرمیکردن خودش عمدااونجوری میکنه. فقط من میدونستم چی میکشه چون برادرم 2سال کوچیگ ترازمنه.میدونستم اینقدرآدم مغروری بودکه به عمرم ندیدم بخاطر هیچ چیزباارزش که فکرشو کنیدعمرا خودشو کوچیگ نمی کرد.ولی خانوادم فکرمیکردن بخاطرمثلاپول اونکارارامیکنه.تنهاکاری که تونستم براش انجام بدم هرچقدرکارکردم دادم خرج کردکوشی صفرمیزدمیشکست فوری یکی دیکه میخریدم .یعنی 3.4ساله مغازه هرچی کارکردم دادم بهش. الان دیگه درمانده شدم راضی هم نمیشه تحت درمان قراربکیره.خیلی میترسم دارم دیوانه میشم بلایی سره خودش بیاره باراول رفتم دراتاقش وبازکردم وسایل پرت کرد سمتم اتاق وقفل کردشیلنگ گازوبریده کبودکرده بوددهنش این باراولش بودکه معلوم شدمریضیش خداکمگ کرد بادستم زدم شیشه اتاقش شگست که خودم دستم داغون شدبردنم بیمارستان منظورم اون اتفاق نمی افتاد شیشه رانمیشگستم خودشوگشته بود بعدفهمیدم شکستن شیشه حواسشو پرت کرده. دیکه ازحال رفته بود.معذرت میخام میدونم شایدبیشترچیزایی که نوشتم جوری شایدنتونستم منظورمو بگم .بانهایت تشکر.
23
سلام
اسکیزوفرنی یا شیزوفرنی یک بیماری روانی مزمن و جدی است که روی شیوه تفکر، احساس و رفتار فرد مبتلا تاثیر میگذارد. این بیماری مانند دیگر بیماریهای ذهنی شایع نیست ولی فرد مبتلا را میتواند ناتوان کند.
فردی که به اسکیزوفرنی مبتلاست در فکر کردن، نشان دادن عواطف ضعیف میشود. اکثر افرادی که به این بیماری مبتلا هستند دیگر مشکلات روانی مثل افسردگی، اضطراب و حتی اختلالات مصرف مواد اعتیادآور را نیز دارند.
این اختلال بر جامعه و بهویژه خانواده فرد مبتلا تأثیرات فراوانی میگذارد، زیرا این افراد بسیاری از توانایی های خود را از دست میدهند، این افراد دریافتن شغل و حتی مراقبت از خود دچار مشکل میشوند، از طرفی باورهای اشتباهی درباره اسکیزوفرنی شایع است و مردم رغبتی برای صحبت کردن و یا همراهی در درمان این اختلال پیدا نمیکنند.
علائم اسکیزوفرنی
هذیان: باورهای غلطی که بیمار بر آن اصرار دارد و با دلیل و برهان نیز نمیتوان او را قانع کرد بهعنوانمثال فرد بیمار باور دارد که میتواند ستارهها را کنترل کند
توهم دیداری یا شنیدار: در اغلب موارد بیماران صداهایی را میشوند یا تصاویری میبینند که وجود خارجی ندارد
گفتار درهم: فرد نمیتواند صحیح هدف، منظور و یا خواستهاش را بیان کند
انزوای اجتماعی: دوری از محیطهای اجتماعی مثل محل کار یا تحصیل
رفتار آشفته: مانند نامرتب لباس پوشیدن ، گریه کردن
بیاحساسی: توانایی خود در بروز احساسات و عواطف را از دست میدهند
خب باتوجه به شرایط روحی و ذهنی فرد بیمار و نوع نگرش بیمار به زندگی و بیماری
طبیعی هست که واکنش به درمان دهند.
پس چکار میتوان کرد؟
باید ازام ارام در ایشان نفوذ کرد
اگر از کسی حرف شنوی داره چه بهتر
نداره باید برین حضورس و بدون بیمار با یک
همکار روانپزشک صحبت کنید و شرایط را برایشان توصیف کنید تا ایشان داروهای مناسب را تجویز کرده و شما بدون اطلاع به بیمار برایش بخورانید.
ویتامین B1هم تاثیری خاص مثل داروهای ضد روانپریشی برا روند درمان بیماری نداشته.
تنها ویتامین هست
حتما این فرد در صورت صلاحدید پزشک متخصص اگر نیاز بود بستری شوند بهتر هست نشد در منزل باشند و تحت درمان دارویی باشند
حتما توصیه میشود داروها سرخود قطع نشود و باید مدام مصرف شود.
تا علایم بیماری کم شود.
تغذیه و سبک زندگی فرد بیمار هم باید عوض شود.
تغذیه سالممعاشرتورزش_ارتباط با دوستان خوب و اعضای خانواده دوباره
از سر گرفته شود.
نظر شما چیست؟ مفید بود مفید نبود